کد مطلب:329785 شنبه 1 فروردين 1394 آمار بازدید:187

امام زمان (ع ) روضه وداع می خواند!
بِسْمِ اللّهِ الْرَّحْمنِ الْرَّحیمْ

جناب آقای كافی به نقل از مقدس اردبیلی می فرمود:

((با طلاب پیاده به كربلا می رفتیم . در بین راه یك آقای طلبه ای بود كه گاهی برای ما روضه می خواند و امام حسین (ع ) یك نمكی در حنجره اش گذاشته بود. آمدم كربلا. زیارت اربعین بود. از بس ‍ كه دیدم زایر آمده و شلوغ است ، گفتم : داخل حرم نروم و مزاحم زایران نشوم . طلبه ها را دور خود جمع كردم و گوشه صحن آماده خواندن زیارت شدیم ، یك وقت گفتم : آن طلبه ای كه در راه برای ما روضه یم خواند كجاست ؟ گفتند: نمی دانیم بین این جمعیت كجا رفت . ناگهان دیدم كه یك مرد عربی مردم را كنار می زند و به طرف من می آید. صدا زد: ملا محمد مقدس اردبیلی ! می خواهی چه بكنی ؟ گفتم : می خواهم زیارت اربعین بخوانم . فرمود: بلندتر بخوان تا من هم گوش كنم زیارت را بلندتر خواندم ، یكی دو جا توجه ام را به نكاتی ادبی دادم . وقتی زیارت تمام شد، به طلبه ها گفتم : آن طلبه پیدا نشد؟ گفتند نمی دانیم كجا رفته است . یك وقت آن مرد عرب به من فرمود: مقدس اردبیلی ! چه می خواهی ؟ گفتم : یكی از طلبه ها در راه برای ما گاهی روضه می خواند، نمی دانم كجا رفته ؟ خواستم بیاید و برای ما روضه بخواند. آن عرب به من فرمود: مقدس اردبیلی ! می خواهی من برایت روضه بخوانم ؟ گفتم : آری ، آیا به روضه خواندن واردی ؟ فرمود: آری . ناگاه آن شخص رویش ‍ را به طرف ضریح امام حسین (ع ) كرد و از همان طرز نگاه كردن ، ما را منقلب كرد، یك وقت صدا زد: ابا عبدالله ! نه من و نه این مقدس اردبیلی و نه این طلبه ها هیچ كدام یادمان نمی رود، آن ساعتی را كه می خواستی از خواهرت زینب (س ) جدا شوی ! ناگاه دیدم كسی نیست ، و فهمیدم آن عرب ، مهدی زهرا (س ) بوده است .